رختخواب نو
سلام عزیز گلم چند شبی ای که به سراغتون نیامدم راستش این مدت همش دلم می خواست بیامو براتون کلی بنویسم ولی سخت مشغول دوخت ودوز بودم از وقتی مامان جون رفته کلی سرم بنده خیاطی شده یه دست رختخواب خوشکل برات درست کردم که علی عاشقش شده و هی می گه چرا نی نی مون نمیاد به دنیا هر روز می گه مامان چرا دلتو پاره نمی کنی نی نی مونو بیاری بیرون؟؟؟!!! خلاصه اینکه خیلی دوست داره تا من این رختخوابها رو بدوزم صد بار بوسشون کرد وقربون صدقه ات رفت خیلی داداش مهربونی داره راستی الان از مسجد اومد روزه علی اصغر بود خیلی مداح باحالی آورده بودن داداش علی که خیلی علی اصغرو دوست وامروز می گفت مامان اسم نی نی مون...
نویسنده :
مامانی
23:01